دیدگاه قرآن و امامان درباره ی موجودات فضایی
درهم برهم
اینجا همه چیز در همه!!!

از حضرت علی ( علیه السلام ) پرسیدند

:

پیش از آدم ابوالبشر چه کسی بود ؟ حضرت علی فرمودند : " آدمی دیگر ! خداوند 1000 عالم و 1000000 آدم آفریده است و تو در آخرین عالم و سلسه ی آخرین آدمیان هستی ! " ( کتاب روح و ریحان ، ص 133

) .

مانند آن روایت از امام باقر _ علیه السلام _ در الخصال ، ج2 ، ص 652 نیز نقل شده است

.

از امام صادق(ع) روایت شده که به راوی فرمود

:

«

شاید شما گمان می‌کنید که خدا غیر از شما هیچ بشری دیگری نیافریده است! نه، چنین نیست، بلکه هزار آدم آفرید که شما از نسل آخرین آنها هستید».(صدوق، توحید، ج 1، ص 277.)

نیز از امام باقر(ع) روایت شده

:

«

خدا از روزی که زمین را آفرید، هفت عالم را در آن خلق کرد (و سپس منقرض کرد) که هیچ یک از آن عوالم از نسل آدم ابوالبشر نبودند. خداوند همه آن¬ها را از پوسته روی زمین آفرید و نسل بعد از نسل دیگر ایجاد کرد و برای هر یک عالمی بعد از عالم دیگر پدید آورد تا در آخر، آدم ابوالبشر را بیافرید و ذریه‌اش از او جدا ساخت».(صدوق، خصال، ج 2، ص 652، ح 54)

بر طبق رو ایات چندفر ضیه می تو ان بیان کرد اول اینکه: قبل از ادم نبی الله (ع) انسانهای هو شمند زیادی بر این سیاره زند گی می کرده اندو هر کدام بر ای خود حضر ت آدمی داشته اند و سیر تکامل راطی وسپس از این سیاره رفته اند

. و یایک نظریه دیگر : می تو ان انها را نیمه وحشی دانست که شعور امروزی را ند اشته اند و ادم نبی الله (ع)او لین موجود و محصول دستکاری شده ژنتیکی و اولین مو جو د هو شمند بوده .

ویا فر ضیه دیگر:این روایات از خلقت مو جودات دیگر در سیاراتی دیگر سخن به میان می آورد

.

ویا می توان این فر ضیه را هم در نظر داشت که ادم ابولبشر (ع) همان اولین انسان مدرن بوده وقدمت وزمان خلقت او به میلیو نها سال می رسد و 8000 سال ادیان اشتبا ه است

.

حال خود قضا وت کنید و نظریاتتان را بیان کنید

.

وروایاتی دیگر در مرو د حیات فر ازمینی

:

 

حضرت امیرالمومنین(ع)می فر ماید:

سپس خداوند منزه برای اسکان آسمانها و ابادسازی برترین طبقه ی ملکوت ,مخلوقات جدیدی از ملائکهاش ایجاد نمود و شکاف های اسمان و مکان های خالی ان جا را با انها پر نمود

(بحار الانوار ج 52 ص 109 )

حضرت باقر (ع)در خطاب به ابوحمزه ثمالی می فر ماید

:

ای ابا حمزه ,این قبه (گنبد _سیاره )پدر ما ادم است و خداوند غیر از ان (سیاره) سی و نه گنبد(سیاره) دارد و در انجا مخلوقاتی هستند که یک چشم بهم زدن نیز نافرمانی خداوند نکرده اند

(روضه کافی ص231 )

قبه در این حدیث اشاره به تمدن اسمانی است و تعداد 39 صرفا تعیین حدود نیست بلکه معرفی تعدادی از این تمدن ها و جهان هاست زیرا در احادیث متعدد تعداد ان ها را مختلف اوردند

حضرت صادق(ع) می فر ماید

:

در ورای این خورشید شما چهل خورشید دیگر است که در ورای ان ها مخلوقات بسیاری وجود دارند ودر ورای این ماه شما چهل ما است که مخلوقات بسیاری در انها زندگی می کنند

(بصائر الدرجات ص510)

امیر المومنین (ع)می فر ماید

:

خداوند پشت مغرب سرزمینی دارد که به ان جابلقا می گویند ودر جابلقا هفتاد تمدن است که هیچ یک مثل این تمدن (بشری) نیست هیچ گاه نافرمانی خداوند نکرده اند

 

 

 

 

 

دید گاه قرآن و مو جودات فضائی

 

 

 

حیوانی و جنبندگان در زمین و سیارات و اقمار سیارات

آیا در سیارات منظومه شمسی و یا در اقمار سیارات جنبنده ای یافت می شود ؟

تحقیقات با ارسال کاسینی به سمت زحل تداوم یافت.تیتان دومین قمر بزرگ منظومه شمسی ( پس از گانیمد مشتری )،کاندیدای بعدی مطالعات دانشمندان جهت کشف حیات غیر زمینی بود.این قمر زحل، تنها قمر دارای جو درمنظومه ما میباشد(البته جو به معنای واقعی نه گرد وغبار).ویجر 1 در سال 1981 م از کنار تیتان گذشت و نشان داد که جو آن دارای مقدار زیادی نیتروژن و متان است.وضخامت جو آن در حدود 200 کیلومتر است. کاووشگر هویگنس در اوایل سال 2005 م در سطح تیتان فرود آمد.و اطلاعات ذیقیمتی را برای مدت 30 دقیقه به زمین ارسال نمود.مطالعات در اقمار و اطراف زحل تداوم دارد.ولی خبری از حیات و جنبندگان نیست.اروپا یکی از چهار قمر گالیله ای مشتری با درخشندگی سطحی و خطوط تیره بر سطوح خود است.این قمر مرموز با هسته ای صخره ای و گوشته ای از آب مایع و پوسته ای از یخ آب کاندیدای وسوسه انگیزی جهت مطالعات تفصیلی دانشمندان بشری است.آیا با نزدیک شدن سفینه NEW HORIZONS به مشتری ، اورانوس ،نپتون و پلوتو ،جنبنده ای هرچند ریز، شادمانی کشف حیاتی غیر زمینی را برای بشریت به ارمغان خواهد آورد ؟و آیا در انسلادوس یا فرا تر از سیارات و اقمار ،در اطراف کمربند کوئی پر جنبنده ای خواهیم یافت تا بررسی کنیم جنبندگان آنجا صاحب شعور هستند یا خیر؟نظر قرآن چیست؟وفی خلقکم و ما یبث من دابه آیات لقوم یوقنون(جاثیه/4) ودر خلقت شما و آنچه از جنبندگان که پراکندیم نشانه هائیست برای قومی که یقین آورندگانند.جنبندگان از دیدگاه قرآنی چیستند؟و از چه تشکیل یافته اند؟به آیه زیر توجه فرمائید.ترجمه ای عالی از دابه:والله خلق کل دابه من ماء فمنهم من یمشی علی بطنه و منهم من یمشی علی رجلین ومنهم من یمشی علی اربع یخلق الله ما یشاء ان الله علی کل شیئ قدیر(نور/45).وخداوند هر جنبنده ای را از آب آفرید ،گروهی بر شکم خود راه میروند و گروهی بر دو پای خود و گروهی بر چهار پا راه میروند،خداوند هر چه بخواهد می آفریند زیرا خدا بر همه چیز تواناست.البته میدانیم که جنبندگان در زمین از آب تشکیل یافته اند و به آب نیز احتیاج دارند. ولی آیا جنبندگان فقط به زمین ما ختم میشوند؟

آیه فوق نیاز خلقت جنبندگان (دابه) به آب را قطعی دانسته است.پس اگر با جستجو در قرآن، آیه ای بیابیم که اشاره ای به حضور جنبندگان در خارج از سیاره زمین (سیارات و یا اقمار موجود در منظومه شمسی یا سایر منظومه ها)داشته باشد،آب شرط لازم برای حیات آنهاست.به نظر شما آیا در قرآن آیه ای که حضور جنبندگان را در سایر سیارات و اقمار (غیر از زمین)اثبات کند ،موجود است؟به آیات زیر توجه فرمائید

:ومن آیاته خلق السموات والارض و ما بث فیهما من دابه و هو علی جمعهم اذا یشاء قدیر(شوری/29)واز آیات اوست آفرینش سیارات(سموات) و زمین و آنچه از جنبندگان در آنها منتشر نموده، و او هرگاه بخواهد بر جمع آنها توانست(در مقاله ای جداگانه مبحث اثبات و تعمیم سموات به سیارات و اقمار آنها را آورده ام ).آنچه از جنبندگان که در زمین پراکنده اند ،آشکار و محرز است. ولی منظور از جنبندگان در سموات چیست؟ولله یسجد ما فی السموات و ما فی الارض من دابه و الملائکه و هم لا یستکبرون(نحل/49)آنچه در سموات و آنچه در زمین از جنبندگان وجود دارند و همچنین ملائک برای خدا سجده می کنند و تکبر نمی ورزند.در این آیه حضور جنبندگان در سموات (سیارات و اقمار منظومه ای یا منظومات دیگر )علاوه بر زمین آشکار میشود و از کلمه لا یستکبرون وجود شعور در جنبندگان به آشکاری می رود.و آیه زیر وسعت رزق و روزی جنبندگان را علاوه بر وجود آب در سموات به آشکاری می برد.و کاین من دابه لا تحمل رزقها الله یرزقها و ایاکم و هو السمیع العلیم(عنکبوت/60)و چه بسیار جنبنده ای که قدرت حمل روزی خود را ندارد،خداوند او و شما را روزی می دهد و او شنوا و داناست.این آیه، دسته بندی اشکال بشری را در طبقه دابه به پدیداری میبرد.چرا که دابه در سموات و ارض حضور دارد.آیه زیر را به دوستانی تقدیم میکنم که با دیده شک ،معتقدند منظور از حضور دابه در سموات همان لایه های جوی کره زمین است.و نیز معتقدند که جنبندگان صاحب شعور نیستند!وما من دابه فی الارض و لا طائر یطیر بجناحیه الا امم امثالکم ما فرطنا فی الکتاب من شیئ ثم الی ربهم یحشرون(انعام/38)هیچ جنبنده ای در زمین و هیچ پرنده ای که با دو بال خود پرواز می کند نیست مگر اینکه امتهائی همانند شما هستند. ما هیچ چیز را در این کتاب فرو گذار نکردیم،سپس همگی به سوی پروردگارشان محشورمی گردند.در آیه فوق اثبات میشود که دابه با طائر متفاوت بوده پس اگر سموات را آسمان زمین در نظر بگیریم دابه نمی تواند در آسمان حضور داشته باشد.از طرفی با آیه فوق شعور جنبندگان و پرندگان بار دیگر به آشکاری قطعی میرود که امتهائی امثال بشر هستندو جالبتر اینکه دارای حشر میباشند.

ما جزئی از جنبندگان زمین و سموات هستیم که شعور در مخلوقات دیگر را به هزار دلیل اشتباه ذهنی ،نمیخواهیم بپذیریم.

و متکبرانه، برتری خدادادی خود را بر کثیری از مخلوقات الهی در زمین(در یک برهه آزمونی مشخص) به لا شعوری حیوانات،گیاهان،کوهها،دریاها،اقمار ،سیارات،وستارگان و حشرات و کهکشانها تعمیم میدهیم.حال آنکه بنا بر ابتلا زبان و فهم و شعور جهانی مخلوقات عظیم الهی به پرده اختفا رفته است.و شعور آنچه در سموات و زمین از دابه تا طیرو غیره هست آنچنان روشن و پیداست که به خوبی بر صلات و تسبیح خود عالمند.در حالیکه کثیری از انسانها از صلات واقعی و تسبیح حقیقی خود غافلند(تازه آنها که صلات و تسبیحی دارند

).الم تر ان الله یسبح له من فی السموات و الارض و الطیر صافات کل قد علم صلاته و تسبیحه و الله علیم بما یفعلون(نور/41)آیا ندیدی تمام آنان که درسموات(سیارات)وزمینند برای خدا تسبیح می کنندوهمچنین پرندگان به هنگامی که بر فراز آسمان بال گسترده اند؟هر یک ازآنها نماز و تسبیح خود را می داند و خداوند به آنچه انجام میدهند داناست.شعور در جهان حیوانات ،حشرات،گیاهان،جمادات ،مایعات و گازها وکوهها،اقمار ،سیارات و ستارگان و کهکشانها در گستره کیهانی تا بدینجا، طبق آیات وحی الهی به آشکاری متقن رفته است.اگر بشر در آینده در اقمار و سیارات منظومه شمسی به کشف جنبندگانی (مثلا در قمر اروپا از سیاره مشتری که دارای گوشته آبی است)نائل گردد، دلیل عینی حاصل شده است . در غیر اینصورت، نمی بایست نا امید شد و ادامه تحقیقات شهودی را باید در سیارات فرا خورشیدی در کهکشان راه شیری پی گرفت.واین نکته را یادآور میشوم که منظومه ما یکی از 200 میلیارد منظومه یا ستارگان موجود در کهکشان راه شیری است.

سوره

البقرة آیه33

فرمود: (اى آدم! آنان را از اسامى [و اسرار] این موجودات آگاه کن.) هنگامى که آنان

را آگاه کرد، خداوند فرمود: (آیا به شما نگفتم که من، غیب آسمانها و زمین را

میدانم؟! و نیز میدانم آنچه را شما آشکار میکنید، و آنچه را پنهان میداشتید

!)

سورهالبقرة آیه116

[

یهود و نصارى و مشرکان] گفتند: (خداوند، فرزندى براى خود انتخاب کرده است)

! -

منزه است او- بلکه آنچه در آسمانها و زمین است، از آن اوست؛

و همه در برابر او خاضعند

!

سوره: طه , آیه: 6

آنچه در آسمانها و آنچه در زمین و آنچه میان آن دو و آنچه زیر خاک است از آن اوست

 

سوره: 34 , آیه: 1

سپاس خدایى را که آنچه در آسمانها و آنچه در زمین است از آن اوست و در آخرت [نیز] سپاس از آن اوست و هم اوستسنجیدهکار آگاه

 

سوره: الانبیا , آیه: 19

و هر که در آسمانها و زمین است براى اوست و کسانى که نزد اویند از پرستش وى تکبر نمىورزند و درمانده نمىشوند

 

سوره: الحج , آیه: 18

آیا ندانستى که خداست که هر کس در آسمانها و هر کس در زمین است و خورشید و ماه و [تمام] ستارگان و کوهها و درختان و جنبندگان و بسیارى از مردم براى او سجده مىکنند و بسیارىاند که عذاب بر آنان واجب شده است و هر که را خدا خوار کند او را گرامىدارندهاى نیست چرا که خدا هر چه بخواهد انجام مىدهد

 

سوره: الانبیا , آیه: 30

آیا کسانى که کفر ورزیدند ندانستند که آسمانها و زمین هر دو به هم پیوسته بودند و ما آن دو را از هم جدا ساختیم و هر چیز زندهاى را از آب پدید آوردیم آیا [باز هم] ایمان نمىآورند

 

سوره: لقمان , آیه: 20

آیا ندانستهاید که خدا آنچه را که در آسمانها و آنچه را که در زمین است مسخر شما ساخته و نعمتهاى ظاهر و باطن خود را بر شما تمام کرده است و برخى از مردم در باره خدا بى[آنکه] دانش و رهنمود و کتابى روشن [داشته باشند] به مجادله برمىخیزند

 

 

سوره:الفتح, آیه: 4

اوست آن کس که در دلهاى مؤمنان آرامش را فرو فرستاد تا ایمانى بر ایمان خود بیفزایند و سپاهیان آسمانها و زمین از آن خداست و خدا همواره داناى سنجیدهکار است

 

سوره:الفتح, آیه: 7

و سپاهیان آسمانها و زمین از آن خداست و خدا همواره شکستناپذیر سنجیدهکار است

 

سوره: الروم , آیه: 26

و هر که در آسمانها و زمین است از آن اوست همه او را گردن نهادهاند

 

سوره:الحاثیه , آیه: 13

و آنچه را در آسمانها و آنچه را در زمین است به سود شما رام کرد همه از اوست قطعا در این [امر] براى مردمى که مىاندیشند نشانههایى است

 

سوره:الحدید , آیه: 1

آنچه در آسمانها و زمین استخدا را به پاکى مىستایند و اوست ارجمند حکیم

 

سوره: الحشر , آیه: 1

آنچه در آسمانها و در زمین است تسبیحگوى خداى هستند و اوستشکستناپذیر سنجیدهکار

 

سوره: الصف, آیه: 1

آنچه در آسمانها و آنچه در زمین است به تسبیح خدا مىپردازند و اوست ارجمند حکیم

 

سوره: الجمعه , آیه: 1

آنچه در آسمانها و آنچه در زمین استخدایى را که پادشاه پاک ارجمند فرزانه است تسبیح مىگویند

 

سوره:النحل, آیه: 49

و آنچه در آسمانها و آنچه در زمین از جنبندگان و فرشتگان است براى خدا سجده مىکنند و تکبر نمىورزند

 

سوره: النور , آیه: 41

آیا ندانستهاى که هر که [و هر چه] در آسمانها و زمین است براى خدا تسبیح مىگویند و پرندگان [نیز] در حالى که در آسمان پر گشودهاند [تسبیح او مىگویند] همه ستایش و نیایش خود را مىدانند و خدا به آنچه مىکنند داناست

 

سوره:التغبن, آیه: 1

هر چه در آسمانها و هر چه در زمین استخدا را تسبیح مىگویند او راست فرمانروایى و او راستسپاس و او بر هر چیزى تواناست

 

سوره:الشوری, آیه: 29

و از نشانههاى [قدرت] اوست آفرینش آسمانها و زمین و آنچه از [انواع] جنبنده* در میان آن دو پراکنده است و او هرگاه بخواهد بر گردآوردن آنان تواناست

 

گاه باش که هر که [و هر چه] در آسمانها و هر که [و هر چه] در زمین است از آن خداست و کسانى که غیر از خدا شریکانى را مىخوانند [از آنها] پیروى نمىکنند اینان جز از گمان پیروى نمىکنند و جز گمان نمىبرند

 

سوره:الحشر, آیه: 24

اوستخداى خالق نوساز صورتگر [که] بهترین نامها [و صفات] از آن اوست آنچه در آسمانها و زمین است [جمله] تسبیح او مىگویند و او عزیز حکیم است

 

سوره:الرحمن, آیه: 29

هر که در آسمانها و زمین است از او درخواست مىکند هر زمان او در کارى است

 

سوره:آل عمران , آیه: 83

آیا جز دین خدا را مىجویند با آنکه هر که در آسمانها و زمین استخواه و ناخواه سر به فرمان او نهاده است و به سوى او بازگردانیده مىشوید

 

سوره: النمل , آیه: 65

بگو هر که در آسمانها و زمین است جز خدا غیب را نمىشناسند و نمىدانند کى برانگیخته خواهند شد

 

سوره: النمل , آیه: 87

و روزى که در صور دمیده شود پس هر که در آسمانها و هر که در زمین است به هراس افتد مگر آن کس که خدا بخواهد و جملگى با زبونى رو به سوى او آورند

 

سوره:الاسرا , آیه: 44

*

آسمانهاى هفتگانه* و زمین و *هر کس که در آنهاست* او را تسبیح مىگویند و هیچ چیز نیست مگر اینکه در حال ستایش تسبیح او مىگوید ولى شما تسبیح آنها را درنمىیابید به راستى که او همواره بردبار [و] آمرزنده است

 

سوره:النجم, آیه: 26

و بسا فرشتگانى که در آسمانهایند [و] شفاعتشان به کارى نیاید مگر پس از آنکه خدا به هر که خواهد و خشنود باشد اذن دهد

 

سوره: الانبیا , آیه: 22

اگر در آنها [=زمین و آسمان] جز خدا *خدایانى* [دیگر] وجود داشت قطعا [زمین و آسمان] تباه مىشد پس منزه استخدا پروردگار عرش از آنچه وصف مىکنند

 

بحث رو با حدیث بسیار بسیار عجیب حضرت علی (علیه السلام) و شرح کوتاه آیت الله مکارم شیرازی در مورد آن در کتاب ۱۵۰ درس زندگی پی می گیریم.

امیرمؤمنان علی علیه السلام می فرماید:

هذِهِ النُّجُومُ الَّتی فی السَّماءِ مَدائِنُ مِثلُ  المَدائِنِ الَّتی فی الأرضِ مَربُوطَهٌ کُلُّ مَدینَةٍ اِلی عَمُودٍ مِن نُورٍ

این ستارگانی که در آسمان هستند شهرها (و آبادی‌هایی) همچون شهرهای زمینند، هر شهری از آنها با ستونی از نور (با شهرهای دیگر) پیوسته است.

سفینة البحار، جلد ۳، صفحه‌ی ۵۷۴

شرح کوتاه آیت الله مکارم شیرازی: بسیار خودخواهانه است که تصور کنیم تنها کره مسکونی جهان، کره زمین ماست و میلیون ها میلیون کرات آسمانی همه بایر و خاموش و خالی از سکنه اند. دانشمندان امروز با محاسباتی که روی وجود شرایط حیات و زندگی در کرات آسمانی کرده اند قطع دارند که میلیون ها یا صدها میلیون از این کرات دارای ساکنانی هستند که به احتمال قوی بسیاری از آنها تمدن هایی پیشرفته تر و به مراتب عالی تر از تمدن ساکنان زمین دارند زیرا آغاز حیات در آنها هزاران یا میلیون ها سال قبل از کره زمین بوده است. حدیث بالا یکی از معجزات علمی امیر مومنان است که چهارده قرن پیش بیان فرموده است.

من سعی کردم که این فرضیه با اعتقادات اسلامی که داریم و می دانیم یقینا درست است منافاتی نداشته باشد و قابل توجیه باشد و با دیدگاه های غربی و غیر اسلامی که در دنیا در رابطه موجودات فرازمینی وجود دارد کاملا فرق داشته باشد. دیگر مقدمه ها رو کنار می گذارم و خیلی سریع فرضیه خودم را می گویم…

 

در ابتدا لازم است دیدگاه خود را نسبت به حیوانات تغییر دهیم. واقعا ما چه تصوری از حیوانات اطرافمان داریم؟ یا بهتر بگویم حیوانات دقیقا چه فرقی با ما دارند؟ و اینکه ما دقیقا چه هستیم؟

باید بگویم که همه‌ی ما می دانیم که رفتار و زندگی حیوانات بر یک چیز استوار است و آن چیزی نیست جز غریزه و می دانیم که زندگی و رفتار ما انسان ها علاوه بر غریزه بر چیزهای دیگری هم استوار است.

بیاییم دقیقتر به غریزه حیوانات نگاه کنیم. این غریزه از ابتدا در وجود و ذات حیوان قرار دارد و تا نسل های بعدی آن حیوان ثابت می ماند و تغییری نمی کند. پس نتیجه می گیریم سطح زندگی یک حیوان ثابت است.

غریزه ما انسان ها هم از این قانون مستثنی نیست و از ابتدا همین طور بوده که هست. حال چه چیز ما را اینقدر پیشرفت داده و هنگامی که به سطح زندگی اولین انسان ها نگاه می کنیم و با سطح زندگی انسان کنونی مقایسه می کنیم اختلاف زیادی می بینیم؟ بله ما چیزهایی داریم که در وجود هیچ موجود دیگری نیست البته که این موضوع از مفاهیم دینی هم بدست می آید و آنجاست که خداوند ما را اشرف مخلوقات می خواند.

تفاوت ما انسان ها با حیوان ها این است که سطح زندگی حیوانات ثابت است و این سطح توسط غریزه یشان تعیین می شود ولی ما انسان ها سطح زندگی مان رو به پیشرفت بوده و این سطح توسط چیزهایی خاص که خداوند در وجود ما قرار داده در حال تغییر است.

حالا بهتر می توانم در مورد موجودات فضایی صحبت کنم. من آنها را انواع مختلفی از حیوانات می دانم با این تفاوت که بر روی سیاره زمین زندگی نمی کنند و بر روی سیارات دیگر و به نحوی دیگر زندگی می کنند. من فکر می کنم که برخی از آنها دارای غریزه هایی هستند که برای ما انسان ها جدید است و احتمالا با دیدن نحوه زندگی آنها که بر اساس غریزه یشان شکل گرفته شگفت زده شویم.

ممکن است موجودات فرازمینی (UFO) یا بهتر بگویم حیوانات فرازمینی غریزه هایی داشته باشند که به مراتب از سطح تکنولوژی و زندگی کنونی ما انسان ها فراتر باشد. بسیار جالب است که بدانیم هم اکنون حیواناتی بر روی زمین زندگی می کنند که هنوز هم، بعد این همه پیشرفت انسان در برخی موارد از ما انسان ها جلوترند.

یک مورد را مثال می زنم، نوعی از موریانه ها. این موجودات بر اساس غریزه یشان ساختمان هایی با ارتفاع ۶ تا ۸ متر می سازند. انسان امروزی بلند ترین ساختمانی که ساخته، ۸۲۸ متر است که این برج به نام برج خلیفه در شهر دبی واقع گردیده. برای اینکه به نتیجه درستی برسیم و بفهمیم که موریانه ها از لحاظ ارتفاع ساختمان کجا هستند و ما انسان ها کجاییم باید تناسبی با توجه به طول ما انسان ها و موریانه ها ایجاد کنیم. موریانه ها طولی به اندازه ۰٫۵ سانتی متر دارند و ما انسان ها بطور میانگین ۱٫۸ متر هستیم. حال تناسب با ارتفاع ساختمان ها می گیریم.

۴۶۰ = ۱٫۸ / ۸۲۸ = طول قد انسان ها / ارتفاع بلندترین ساختمان انسان ها

      ۱۴۰۰ = ۰٫۰۰۵ / ۷ = طول قد موریانه ها / ارتفاع لانه موریانه ها

لانه موریانه و برج خلیفه

این بدان معناست که اگر ما بخواهیم به موریانه ها برسیم باید ساختمانی به ارتفاع حدود ۲۵۰۰ متر یا ۲٫۵ کیلو متر بسازیم.

خب فکر می کنم توانستم تا قدری ذهنتان را به چیزهایی که می گویم نزدیک کنم. این موریانه ها بوسیله غریزه یشان در چند مورد (یک مورد ارتفاع ساختمان) از ما جلوترند، حال چه چیز عجیبی است که حیواناتی در سیاره ای دیگر بر حسب غریزه در موارد بسیاری از ما جلوتر باشند، در نحوه شهر سازی، حمل و نقل، نحوه ارتباط با یکدیگر و…

موجودات فرازمینی با غریزه خود هرچه قدر از لحاظ تکنولوژی و سطح زندگی از ما جلوتر باشند از ابتدا بوده اند و خواهند بود و سطح زندگی ثابتی دارند اما ما انسان ها مدام در حال پیشرفت هستیم و خود با نیروهای خاصی که در وجودمان هست به کشف می رسیم و خود را هر روز کامل تر و پیشرفته تر می کنیم.

در آخر باید اضافه کنم که متاسفانه به دلایلی که فکر می کنم سیاسی باشند دولت ها این موضوعات را دقیقا روشن نمی کنند و همچنان این موضوعات در پرده هایی از ابهام باقی ماندند و در رابطه موجودات فضایی هرزه گویی ها فراوان است. ولی در جستجوهایی که داشتم به نظرم عکس زیر به واقعیت نزدیک است.

نقطه قوت این عکس شیشه است. عکس از پشت شیشه گرفته شده به نظرم این حالت انعکاس شیشه طراحی اش توسط رایانه غیر ممکن باشد و نقطه ظعف این تصویر حالت غیر عادی آن انسان است به نظرم کمی غیر طبیعی است و شاید طراحی شده باشد. قضایایی رو در مورد این تصویر می گویند که این موجود را در حالتی که وسیله نقلیه اش سقوط کرده و مرده بود پیدا کرده اند که واقعا در این آشفته بازار و در این جو شایعه های بی اساس نمی شود به این داستان ها استناد کرد پس بهتر است بیشتر از این چیزی نگویم.

یو فو موجود فضایی یا فرازمینی

در آخر باید بگویم که شاید این سوال برایتان بوجود آید که پس اجنه چه هستند؟ به نظر من موضوع جنیان هیچ ربطی به موجودات فرازمینی یا حیوانات فرازمینی ندارد. بحث اجنه کاملا تفاوت دارد، جنیان همچون انسان دارای شعور، دین و اعتقاد هستند، من در این رابطه احتیاج به تحقیقات بیشتری دارم. متاسفانه این بحث هم همانند بحث موجودات فرازمینی در شایعه هایی بعضا بی اساس قرار گرفته. ان شاء الله در ادامه این بحث بعد از کامل شدن تحقیقاتم سعی می کنم بحث جامع و کاملی رو در رابطه با جنیان و چگونگی وجود آنها، در آینده در وبلاگم قرار دهم.

موجودات فضایی در دین
موجودات فضایی در آموزه های دینی
روایات متعدّدی درباره ی موجودات غیر زمینی یا موجودات زمینی ناشناخته یا تقریباً ناشناخته برای بشر امروزی وجود دارد که در یک تقسیم ابتدایی می توان آنها عرضه کرد

به گزراش جام نیوز؛روایات متعدّدی درباره ی موجودات غیر زمینی یا موجودات زمینی ناشناخته یا تقریباً ناشناخته برای بشر امروزی وجود دارد که در یک تقسیم ابتدایی می توان آنها را به چند دسته تقسیم نمود که عبارتند از: 1ـ برخی از این روایات ناظر به ملائک آسمانی و ملائکة الارض می باشند که به خاطر مسلّم بودن وجود آنها از نظر دین اسلام و متدیّنین به دین اسلام از ذکر روایات آنها اجتناب می شود. 2ـ گروه دیگری از این روایات مربوط به جنّها و انواع گوناگون آنها می باشد که وجود آنها نیز اجمالاً از مسلّمات متدیّنین به اسلام بوده بی نیازی از بیان است. بعید نیست که اینها نیز مثل بشر ابزاری برای رفت و آمد ساخته باشند ؛ لذا یکی از احتمالات درباره ی بشقاب پرنده ها آن است که آنها ماشینهای جنیان باشند.البته مدرک معتبری برای ادّعا موجود نیست. 3ـ قسم دیگری از این روایات اشاره دارند به موجودات انسان نمایی که قبل از حضرت آدم (ع) بر روی زمین زندگی می نمودند. 4ـ گروه چهارم روایاتی هستند که از وجود عوالمی قبل از عالم کنونی ما سخن گفته اند و اینکه در آنها نیز موجودات مکلّفی مثل انسان وجود داشته اند ؛ و اینکه بعد از قیامت عالم فعلی ،دوباره عالمی از نو بر پا خواهد شد و موجودات مکلّفی در آن خواهند بود. 5ـ از برخی روایات نیز استفاده می شود که عوالمی غیر از عالم ما وجود دارند ؛ البته چندان روشن نیست که آیا مراد از این عوالم ، عوالم مادّی دیگری به موازات عالم ما هستند یا مقصود عوالم غیبی و غیر مادّی هستند که عالم ملائک و نفوس مجرّده است. 6ـ گروه پنجم روایاتی هستند که ظاهراً از وجود موجوداتی مادّی ولی فرازمینی خبر می دهند. 7ـ از برخی روایات نیز استفاده می شود که در همین زمین فعلی ولی در وجه پنهان آن ، که برای ما مخفی است ، موجودات مادّی دیگری زندگی می کنند که غیر از جنّها هستند. در مورد این روایات دو احتمال عمده را می توان مطرح نمود ؛ احتمال اوّل این است که آنها موجودات مربوط به عالم مثال هستند که عالمی است غیر مادّی ولی دارای شکل و رنگ و اندازه ؛ احتمال دوم این است که آنها موجوداتی با ابعاد سه گانه نباشند ؛ مثلاً موجودات چهار بعدی یا پنج بعدی یا حتّی با ابعاد اعشاری باشند. به هر حال این گونه روایات که تعدادشان نیز در نوع خود زیاد است برای بشر امروزی هنوز معمّا هستند و خدا و حجج معصومش بهتر می دانند. ــ نمونه ای از روایات ناظر به مطالب فوق: عَنْ جَابِرِ بْنِ یَزِیدَ قَالَ: « سَأَلْتُ أَبَا جَعْفَرٍ ع عَنْ قَوْلِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ : « أَ فَعَیِینا بِالْخَلْقِ الْأَوَّلِ بَلْ هُمْ فِی لَبْسٍ مِنْ خَلْقٍ جَدِیدٍ » فَقَالَ یَا جَابِرُ تَأْوِیلُ ذَلِکَ أَنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ إِذَا أَفْنَى هَذَا الْخَلْقَ وَ هَذَا الْعَالَمَ وَ سَکَنَ أَهْلُ الْجَنَّةِ الْجَنَّةَ وَ أَهْلُ النَّارِ النَّارَ جَدَّدَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ عَالَماً غَیْرَ هَذَا الْعَالَمِ وَ جَدَّدَ عَالَماً مِنْ غَیْرِ فُحُولَةٍ وَ لَا إِنَاثٍ یَعْبُدُونَهُ وَ یُوَحِّدُونَهُ وَ یَخْلُقُ لَهُمْ أَرْضاً غَیْرَ هَذِهِ الْأَرْضِ تَحْمِلُهُمْ وَ سَمَاءً غَیْرَ هَذِهِ السَّمَاءِ تُظِلُّهُمْ لَعَلَّکَ تَرَى أَنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ إِنَّمَا خَلَقَ هَذَا الْعَالَمَ الْوَاحِدَ أَوْ تَرَى أَنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ لَمْ یَخْلُقْ بَشَراً غَیْرَکُمْ بَلَى وَ اللَّهِ لَقَدْ خَلَقَ اللَّهُ تَبَارَکَ وَ تَعَالَى أَلْفَ أَلْفِ عَالَمٍ وَ أَلْفَ أَلْفِ آدَمٍ وَ أَنْتَ فِی آخِرِ تِلْکَ الْعَوَالِمِ وَ أُولَئِکَ الْآدَمِیِّینَ ـــــــــــ جابر بن یزید، گفت: از امام پنجم(ع) تفسیر قول خدای عزّ و جلّ را پرسیدم که می فرماید:«آیا درمانده شدیم به آفرینش نخست بلکه آنان هر روز در پوششى از آفرینشى تازه‏اند » (ق: 15) ؛ امام پاسخ فرمودند: اى جابر تأویلش این است که چون خدای عزّ و جلّ این خلق را پایان دهد و این عالم را نیز ؛ و اهل بهشت در بهشت جا کنند، و اهل دوزخ در دوزخ، خدا ی عزّ و جلّ عالمی غیر این عالم از نو بیافریند، و عالمی نو به پا می کند بدون ‏نر و ماده ای ،که او را می پرستند و یگانه می شناسند، و زمینى جز این زمین براى آنها بیافریند که روى آن باشند، و آسمانى جز این آسمان که بر آنها سایه کند. شاید تو پندارى که خدا ی عزّ و جلّ فقط این یک عالم را آفریده، یا اینکه خدای عزّ و جلّ آدمى جز شما نیافریده است؟! آرى به خدا سوگند البته خدا ی تبارک و تعالى هزار هزار عالم و هزار هزار آدم (ابو البشر) آفریده و تو دنبال این همه عالمها و این همه آدمیانى »( بحار الانوار ، ج8 ، ص 375 )

« عَنْ أَبِی حَمْزَةَ الثُّمَالِیِّ قَالَ سَمِعْتُ عَلِیَّ بْنَ الْحُسَیْنِ ع یَقُولُ: « إِنَّ اللَّهَ خَلَقَ مُحَمَّداً وَ عَلِیّاً وَ الطَّیِّبِینَ مِنْ نُورِ عَظَمَتِهِ وَ أَقَامَهُمْ أَشْبَاحاً قَبْلَ الْمَخْلُوقَاتِ ثُمَّ قَالَ أَ تَظُنُّ أَنَّ اللَّهَ لَمْ یَخْلُقْ خَلْقاً سِوَاکُمْ بَلَى وَ اللَّهِ لَقَدْ خَلَقَ اللَّهُ أَلْفَ أَلْفِ آدَمَ وَ أَلْفَ أَلْفِ عَالَمٍ وَ أَنْتَ وَ اللَّهِ فِی آخِرِ تِلْکَ الْعَوَالِمِ ـــــــ ابو حمزه ثمالى می گوید از عَلِیَّ بْنَ الْحُسَیْنِ ــ علیه السّلام ـــ شنیدم که فرمود:«همانا خدا محمّد و على و فرزندان پاکشان را از نور عظمت خود آفرید و آنان را قائم نمود اشباحی پیش از مخلوقات ؛ سپس فرمود: تو گمان دارى خدا خلقى جز شما نیافریده ؛ آرى سوگند به خدا البته خدا هزار هزار آدم و هزار هزار عالم آفریده، و تو به خدا سوگند دنبال و آخر همه ی این عالمهایى.»( بحارالانوار ، ج 25 ، ص 25 )

توضیح: این دو روایت دلالت بر این دارند که اوّلاً قبل از عالم فعلی عوالم مادّی دیگری وجود داشته اند. ثانیاً در آن عوالم نیز موجوداتی همانند انسان وجود داشته است. ثالثاً بعد از عالم ما نیز عوالمی خواهد بود که در آنها نیز موجوداتی مکلّف چون انسان وجود خواهند داشت.

امام صادق (ع) فرمودند: « لَقَدْ خَلَقَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ فِی الْأَرْضِ مُنْذُ خَلَقَهَا سَبْعَةَ عَالَمِینَ لَیْسَ هُمْ مِنْ وُلْدِ آدَمَ خَلَقَهُمْ مِنْ أَدِیمِ الْأَرْضِ فَأَسْکَنَهُمْ فِیهَا وَاحِداً بَعْدَ وَاحِدٍ مَعَ عَالَمِهِ ثُمَّ خَلَقَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ آدَمَ أَبَا الْبَشَرِ وَ خَلَقَ ذُرِّیَّتَهُ مِنْهُ وَ لَا وَ اللَّهِ مَا خَلَتِ الْجَنَّةُ مِنْ أَرْوَاحِ الْمُؤْمِنِینَ مُنْذُ خَلَقَهَا وَ لَا خَلَتِ النَّارُ مِنْ أَرْوَاحِ الْکُفَّارِ وَ الْعُصَاةِ مُنْذُ خَلَقَهَا عَزَّ وَ جَلَّ لَعَلَّکُمْ تَرَوْنَ أَنَّهُ إِذَا کَانَ یَوْمُ الْقِیَامَةِ وَ صَیَّرَ اللَّهُ أَبْدَانَ أَهْلِ الْجَنَّةِ مَعَ أَرْوَاحِهِمْ فِی الْجَنَّةِ وَ صَیَّرَ أَبْدَانَ أَهْلِ النَّارِ مَعَ أَرْوَاحِهِمْ فِی النَّارِ إِنَّ اللَّهَ تَبَارَکَ وَ تَعَالَى لَا یُعْبَدُ فِی بِلَادِهِ وَ لَا یَخْلُقُ خَلْقاً یَعْبُدُونَهُ وَ یُوَحِّدُونَهُ بَلَى وَ اللَّهِ لَیَخْلُقَنَّ اللَّهُ خَلْقاً مِنْ غَیْرِ فُحُولَةٍ وَ لَا إِنَاثٍ یَعْبُدُونَهُ وَ یُوَحِّدُونَهُ وَ یُعَظِّمُونَهُ وَ یَخْلُقُ لَهُمْ أَرْضاً تَحْمِلُهُمْ وَ سَمَاءً تُظِلُّهُمْ أَ لَیْسَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ یَقُولُ یَوْمَ تُبَدَّلُ الْأَرْضُ غَیْرَ الْأَرْضِ وَ السَّماواتُ وَ قَالَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ أَ فَعَیِینا بِالْخَلْقِ الْأَوَّلِ بَلْ هُمْ فِی لَبْسٍ مِنْ خَلْقٍ جَدِیدٍ ـــــــــ البته که خدای عز و جل از آنگاه که زمین را آفریده هفت عالمیان آفریده که از فرزندان آدم نیستند، آنان را از خاک روى زمین آفریده و در آن یکى را پس از دیگرى در جهان خود جا داده، سپس خدای عز و جل آدم ابو البشر را آفرید و فرزندانش را از او آفرید. سوگند به خدا از روزى که خدا بهشت را آفریده از ارواح مؤمنان تهى نبوده ، و دوزخ از آن زمان که آفریده شده از ارواح کفّار و گنهکاران خالی نبوده است . شاید شما در نظر آرید که چون روز رستاخیز شود، و خدا بدنهاى بهشتیان را با ارواح آنها در بهشت درآورد، و بدنهاى کافران را با ارواحشان در دوزخ ، خدا تبارک و تعالى در بلادش پرستیده نشود ، و خلقى نیافریند که او را بپرستند و یگانه اش دانند، و بزرگش شمارند؟ آرى سوگند به خدا که البته خلقى آفریند بى ‏نر و ماده که او را بپرستند و یگانه شناسند و بزرگ دارند، و بیافریند برایشان زمینى در زیر پا و آسمانى بالاى سر.آیا نیست که خدا عز و جل می فرماید: «روزى که به جاى زمین زمین دیگر آید و به جاى آسمانها آسمانهاى دیگر» (آیه 48 ابراهیم) و خدای عزّ و جلّ فرموده: «آیا درماندیم در آفرینش نخست بلکه آنها هر روزه در پوششى از آفرینشى تازه‏اند»( آیه15ق). »( بحار الانوار ، ج 54، ص 319 و 320 ) توضیح: این روایت افزون بر اشاره به نکات روایات پیشین بیان می دارد که در همین زمین فعلی هفت گونه ی شبه انسان قبل از حضرت آدم (ع) وجود داشته که همگی منقرض شده اند.

امام صادق (ع) فرمودند: « إِنَّ لِلَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ اثْنَیْ عَشَرَ أَلْفَ عَالَمٍ کُلُّ عَالَمٍ مِنْهُمْ أَکْبَرُ مِنْ سَبْعِ سَمَاوَاتٍ وَ سَبْعِ أَرَضِینَ مَا یَرَى عَالَمٌ مِنْهُمْ أَنَّ لِلَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ عَالَماً غَیْرَهُمْ وَ إِنِّی الْحُجَّةُ عَلَیْهِمْ . ــــ برای خدای عزّ و جلّ دوازده هزار عالم است که هر کدام آنها بزرگتر از هفت آسمان و هفت زمین می باشد. هیچکدام از (اهل) این عوالم برای خدا عالمی غیر از عالم خودشان نمی بینند و من حجّت هستم برای همه ی این عالمها.» (بحارالأنوار ، ج27 ، ص41 ) توضیح: از ظاهر روایت چنین بر می آید که اوّلاً این دوازده هزار عالم بالفعل وجود دارند. ثانیاً در آنها اهل بینشی زندگی می کنند ، لکن نسبت به عوالم دیگر بینشی ندارند. امّا چندان معلوم نیست که مراد از این عوالم آیا عوالم مادّی هستند یا عوالم مجرّد و غیر مادّی ؛ ولی بیشتر به نظر می رسد که منظور عوالم مادّی باشند ؛ چون اوّلاً عوالم مجرّد ، از یکدیگر و از عالم مادّه خبر دارند. ثانیاً نیازمندی اهل آن عوالم به حجّت معصوم نشان از مکلّف بودن آنها دارد و مادّیّت از شروط فلسفی تکلیف است. امّا با فرض مادّی بودن این دوازده هزار عالم باز به وضوح معلوم نیست که آیا منظور از این عوالم ، سیّارات مسکون و دارای حیات در کهکشان راه شیری هستند یا دوازده هزار کهکشان مسکون وجود دارند که کهکشان راه شیری یکی از آنهاست یا منظور از عالم ، مجموعه ای از میلیاردها کهکشان است و دوازده هزار عالم در عرض هم وجود دارند که همگی دارای موجودات زنده اند. حتّی محتمل است که منظور حضرت ، عوالم موازی باشند که نسبت به همدیگر تباین بُعدی دارند ؛ البته این احتمال تا حدودی ضعیف است ، چون موجودات ابعاد بالاتر توان مشاهده ی موجودات ابعاد پایین تر را دارا هستند مگر اینکه مانعی در کار باشد. همچنین محتمل است که نسبت این عوالم مثل نسبت عالم جنّها به عالم انسانها باشد ؛ والله و حججه اعلم. ابوحمزه گوید امام باقر(ع) نگاهی به آسمان کرده فرمودند: « یَا أَبَا حَمْزَةَ هَذِهِ قُبَّةُ أَبِینَا آدَمَ ع وَ إِنَّ لِلَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ سِوَاهَا تِسْعاً وَ ثَلَاثِینَ قُبَّةً فِیهَا خَلْقٌ مَا عَصَوُا اللَّهَ طَرْفَةَ عَیْنٍ ـــ ای ابو حمزه این گنبد پدر ما آدم است و همانا برای خدا غیر از این گنبد ، سی و نه گنبد دیگر است که در آنها مخلوقاتی هستند که چشم بر هم زدنی خدا را عصیان نکرده اند.» (بحارالأنوار ، ج54 ،ص335) « عَنْ عَجْلَانَ أَبِی صَالِحٍ قَالَ سَأَلْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع عَنْ قُبَّةِ آدَمَ فَقُلْتُ لَهُ هَذِهِ قُبَّةُ آدَمَ فَقَالَ نَعَمْ وَ لِلَّهِ قِبَابٌ کَثِیرَةٌ أَمَا إِنَّ خَلْفَ مَغْرِبِکُمْ هَذَا تِسْعَةً وَ ثَلَاثِینَ مَغْرِباً أَرْضاً بَیْضَاءَ مَمْلُوَّةً خَلْقاً یَسْتَضِیئُونَ بِنُورِنَا لَمْ یَعْصُوا اللَّهَ طَرْفَةَ عَیْنٍ لَا یَدْرُونَ أَ خَلَقَ اللَّهُ آدَمَ أَمْ لَمْ یَخْلُقْهُ. ــــ عجلان گوید از امام صادق (ع) درباره ی قبّه و گنبد حضرت آدم (ع) سوال کرده و گفتم: آیا گنبد حضرت آدم (ع) همین است (همین آسمان بالای سر ماست؟) فرمودند: بلی و برای خدا گنبدهای فراوان دیگری است. همانا پشت این مغرب شما سی و نه مغرب است. زمینی است سفید و انباشته از خلق که از ما نور می گیرند و چشم بر هم زدنی خدا را عصیان نمی کنند و نمی دانند که آیا خدا آدمی خلق نموده یا نه.» (بحارالأنوار ، ج 27 ، ص45) توضیح برخی از علمای فیلسوف مشرب در تفسیر این روایت فرموده اند مراد از این مغارب ، مغربهای عالم ملکوت و منظور از زمین سفید نیز زمین عالم ملکوت است. این احتمال اگرچه احتمال قابل اعتنایی است ولی اثبات آن دلیل کافی می طلبد ؛ بخصوص که موجودات ملکوتی طبق قواعد فلسفی باید به زمین و اهل زمین علم داشته باشند. اگر مراد از اهل این زمین ، ملائک جبروتی بودند می شد چنین توجیه نمود که آنان به خاطر توجّه تامّ به خداوند متعال از توجّه به مراتب پایین وجود غفلت دارند ، ولی درباره ی موجودات عالم ملکوت که پایین تر از جبروتیان بوده مدبّر امور عالم مادّه می باشند چنین توجیهی روا به نظر نمی رسد. لذا احتمال اینکه این زمین و اهل آن در عالم مادّه باشند همچنان وجود دارد ؛ والله و حججه اعلم. « عَنْ جَابِرٍ عَنْ أَبِی جَعْفَرٍ ع قَالَ سَمِعْتُهُ یَقُولُ إِنَّ مِنْ وَرَاءِ شَمْسِکُمْ هَذِهِ أَرْبَعِینَ عَیْنَ شَمْسٍ مَا بَیْنَ شَمْسٍ إِلَى شَمْسٍ أَرْبَعُونَ عَاماً فِیهَا خَلْقٌ کَثِیرٌ مَا یَعْلَمُونَ أَنَّ اللَّهَ خَلَقَ آدَمَ أَوْ لَمْ یَخْلُقْهُ وَ إِنَّ مِنْ وَرَاءِ قَمَرِکُمْ هَذَا أَرْبَعِینَ قَمَراً مَا بَیْنَ قَمَرٍ إِلَى قَمَرٍ مَسِیرَةُ أَرْبَعِینَ یَوْماً فِیهَا خَلْقٌ کَثِیرٌ مَا یَعْلَمُونَ أَنَّ اللَّهَ خَلَقَ آدَمَ أَوْ لَمْ یَخْلُقْهُ قَدْ أُلْهِمُوا کَمَا أُلْهِمَتِ النَّحْلُ لَعْنةَ الْأَوَّلِ و الثَّانِی فِی کُلِّ وَقْتٍ مِنَ الْأَوْقَاتِ وَ قَدْ وُکِّلَ بِهِمْ مَلَائِکَةٌ مَتَى لَمْ یَلْعَنُوهُمَا عُذِّبُوا ــــــ جابر گوید از امام باقر (ع) شنیدم که می فرمودند:همانا بیرون از این خورشید شما چهل چشمه ی خوشید است که از هر خورشیدی تا خورشید دیگر چهل روز فاصله است. در آن مخلوقات فراوانی هستند که نمی دانند آیا خدا آدمی خلق کرده یا نه. و بیرون این ماه شما چهل ماه است که بین ماهی تا ماه دیگر مسیر چهل روز است. در آن مخلوقات فراوانی هستند که نمی دانند آیا خدا آدمی خلق کرده یا نه. به آنها الهام شده همانگونه که به زنبور عسل الهام شده که لعنت کنند اوّلی و دومی را در هر زمانی از زمانها ؛ و بر آنها فرشتگانی گماشته شده اند تا هر گاه لعنت نکردند آنها را عذاب کرده شوند.» (بحارالأنوار ، ج 27 ، ص46) توضیح: این روایت نیز از جهاتی مثل روایت سابق است ؛ لکن شواهد روشن تری در این روایت وجود دارد که نشان می دهد این مخلوقات از موجودات عالم ملکوت نیستند ؛ چون ملکوتیان مکلّف نیستند و نافرمانی برای آنها ذاتاً محال است. همچنین در روایت تصریح شده که فرشتگانی بر اینان گماشته شده ؛ لذا بعید است که اینها از سنخ ملائک باشند. « عَنِ ابْنِ عَبَّاسٍ قَالَ دَخَلَ عَلَیْنَا رَسُولُ اللَّهِ ص وَ نَحْنُ فِی الْمَسْجِدِ حَلَقٌ حَلَقٌ فَقَالَ لَنَا فِیمَ أَنْتُمْ قُلْنَا نَتَفَکَّرُ فِی الشَّمْسِ کَیْفَ طَلَعَتْ وَ کَیْفَ غَرَبَتْ قَالَ أَحْسَنْتُمْ کُونُوا هَکَذَا تَفَکَّرُوا فِی الْمَخْلُوقِ وَ لَا تَفَکَّرُوا فِی الْخَالِقِ فَإِنَّ اللَّهَ خَلَقَ مَا شَاءَ لِمَا شَاءَ وَ تَعَجَّبُونَ مِنْ ذَلِکَ إِنَّ مِنْ وَرَاءِ قَافٍ سَبْعَ بِحَارٍ کُلُّ بِحَارٍ خَمْسُمِائَةِ عَامٍ وَ مِنْ وَرَاءِ ذَلِکَ سَبْعُ أَرَضِینَ یُضِی‏ءُ نُورُهَا لِأَهْلِهَا وَ مِنْ وَرَاءِ ذَلِکَ سَبْعِینَ أَلْفَ أُمَّةٍ خُلِقُوا عَلَى أَمْثَالِ الطَّیْرِ هُوَ وَ فَرْخُهُ فِی الْهَوَاءِ لَا یَفْتُرُونَ عَنْ تَسْبِیحَةٍ وَاحِدَةٍ وَ مِنْ وَرَاءِ ذَلِکَ سَبْعِینَ أَلْفَ أُمَّةٍ خُلِقُوا مِنْ رِیحٍ فَطَعَامُهُمْ رِیحٌ وَ شَرَابُهُمْ رِیحٌ وَ ثِیَابُهُمْ مِنْ رِیحٍ وَ آنِیَتُهُمْ مِنْ رِیحٍ وَ دَوَابُّهُمْ مِنْ رِیحٍ لَا تَسْتَقِرُّ حَوَافِرُ دَوَابِّهِمْ إِلَى الْأَرْضِ إِلَى قِیَامِ السَّاعَةِ أَعْیُنُهُمْ فِی صُدُورِهِمْ یَنَامُ أَحَدُهُمْ نَوْمَةً وَاحِدَةً یَنْتَبِهُ وَ رِزْقُهُ عِنْدَ رَأْسِهِ وَ مِنْ وَرَاءِ ذَلِکَ ظِلُّ الْعَرْشِ وَ فِی ظِلِّ الْعَرْشِ سَبْعُونَ أَلْفَ أُمَّةٍ مَا یَعْلَمُونَ أَنَّ اللَّهَ خَلَقَ آدَمَ وَ لَا وُلْدَ آدَمَ وَ لَا إِبْلِیسَ وَ لَا وُلْدَ إِبْلِیسَ وَ هُوَ قَوْلُهُ وَ یَخْلُقُ ما لا تَعْلَمُونَ‏ . ــــــ ابن عبّاس گوید رسول خدا بر ما وارد شد در حالی که حلقه حلقه نشسته بودیم ؛ پس به ما فرمود: در چه کارید؟ گفتیم: درباره ی خورشید فکر می کنیم که چگونه طلوع می کند و چگونه غروب می نماید. فرمودند: احسنت بر شما چنین کنید و تفکّر نمایید در مخلوق و تفکّر نکنید در خالق. پس همانا خدا خلق نمود هر چه را که خواست برای هر چه که خواست که شما تعجّب می کنید از آن. همانا از پشت قاف هفت دریاست که هر دریایی پانصد سال است و از پشت آن هفت زمین است که نور آن اهلش را روشن می کند. و از پشت آن هفتاد هزار امّت است که خلق شده اند به مانند پرندگان. او و جوجه اش همواره در هوا هستند و از تسبیح واحد خسته نمی شوند. و از پشت آن هفتاد هزار امّت است که از باد خلق شده اند و غذا ، نوشیدنی ، لباس ، ظروف و حیوانات آنها از باد است. لانه های حیوانات آنها در زمین مستقرّ نمی شود تا بر پایی قیامت ؛ چشمان آنها در سینه ی آنهاست. هر کدام آنها یک بار می خوابد و بیدار می شود در حالی که روزی اش بالای سر اوست. و از پشت آن سایه ی عرش است و در سایه عرش هفتاد هزار امّت است که نمی دانند خدا آدم و بنی آدمی آفریده است و نمی دانند که ابلیس و بنی ابلیسی خلق نموده است و این است قول خدا که فرمود:« وَ یَخْلُقُ ما لا تَعْلَمُونَ ـ و خلق می کند آنچه را که نمی دانید. » » (بحارالأنوار ،ج54 ،ص348) توضیح: این روایت حقیقتاً از مشکل ترین روایات است که فهم آن حقیقتاً دشوار است. ممکن است به قرینه ی لفظ عرش که در روایت آمده ادّعا شود که این خلائق همگی موجوداتی مجرّد هستند ؛ امّا این قرینه کافی برای چنین ادبعایی نیست ؛ چون برای عرش اقسام پنجگانه ای شمرده شده که پایین ترین آنها عرش جسمانی است و سایه ی آن طبق قواعد فلسفی و عرفانی یقیناً عالم مادّه است. لذا نمی توان گفت مخلوقات نام برده شده در این روایت مجرّدند. امیرالمومنین (ع) فرمودند: « إِنَّ مِنْ وَرَاءِ قَافٍ عَالَماً لَا یَصِلُ إِلَیْهِ أَحَدٌ غَیْرِی وَ أَنَا الْمُحِیطُ بِمَا وَرَاءَهُ وَ عِلْمِی بِهِ کَعِلْمِی بِدُنْیَاکُمْ هَذِهِ وَ أَنَا الْحَفِیظُ الشَّهِیدُ عَلَیْهَا وَ لَوْ أَرَدْتُ أَنْ أَجُوبُ الدُّنْیَا بِأَسْرِهَا وَ السَّمَاوَاتِ السَّبْعَ وَ الْأَرَضِینَ فِی أَقَلَّ مِنْ طَرْفَةِ عَیْنٍ لَفَعَلْتُ لِمَا عِنْدِی مِنَ الِاسْمِ الْأَعْظَمِ وَ أَنَا الْآیَةُ الْعُظْمَى وَ الْمُعْجِزُ الْبَاهِرُ . ـــــ پشت قاف عالمی است که جز من به آن نمی رسد و من محیط هستم به فراتر از آن و علم من به آن مانند علم من است به این دنیای شما و منم نگهبان و شاهد بر آن عالم و اگر بخواهم به سرعت جواب دهم دنیا را تماماً و آسمانها و زمینهای هفتگانه را در کمتر از چشم بر هم زدنی می توانم ؛ به خاطر اسم عظمی که نزد من است و منم آیه عظمای خدا و معجزه ی باهر.» (بحارالأنوار، ج54 ، ص336) قَالَ أَمِیرُ الْمُؤْمِنِینَ (ع):« هَذِهِ النُّجُومُ الَّتِی فِی السَّمَاءِ مَدَائِنُ مِثْلُ الْمَدَائِنِ الَّتِی فِی الْأَرْضِ مَرْبُوطَةٌ کُلُّ مَدِینَةٍ إِلَى عَمُودٍ مِنْ نُورٍ طُولُ ذَلِکَ الْعَمُودِ فِی السَّمَاءِ مَسِیرَةُ مِائَتَیْنِ وَ خَمْسِینَ سَنَةً ــــ این ستارگانی که در آسمان می باشند شهرهایی هستند مانند شهرهای موجود در زمین که هر شهری به ستونی از نور مربوط و متّصل است که طول آن ستون در آسمان به اندازه ی مسیر دویست و پنجاه سال است.» (بحارالأنوار ، ج55 ،ص91) این روایت به صراحت تمام از وجود شهرهایی در خارج از منظومه شمسی خیر می دهد که مانند شهرهای زمین هستند. البته این احتمال وجود دارد که راوی در نقل حدیث کلمه فی را از اوّل حدیث انداخته باشد یا هنگام استنساخ چنین امری رخ داده باشد. اگر این احتمال درست باشد آنگاه معنی حدیث چنین خواهد بود « در این ستارگانی که در آسمان می باشند شهرهایی هستند ... » در این صورت می توان گفت مراد از ستاره ، خود آن همراه با منظومه ی سیّاره ای آن است. همچنین در این صورت ادامه حدیث نیز معنی معقول خود را می یابد ؛ چون هر سیّاره ای با ستونی از نور به ستاره ی خود متّصل است. « سَأَلَ ابْنُ الْکَوَّاءِ أَمِیرَ الْمُؤْمِنِینَ ع عَنْ قَوْلِهِ تَعَالَى وَ السَّماءِ ذاتِ الْحُبُکِ قَالَ ذَاتِ الْخَلْقِ الْحَسَنِ ــــ ابن الکوّا ء از امیرالمومنین (ع) درباره ی این قول خدای تعالی پرسید که « وَ السَّماءِ ذاتِ الْحُبُکِ ــ و سوگند به آسمان که دارای حبک است» ؛ امام فرمودند: یعنی دارای مخلوقات نیکوست.» (بحارالأنوار ، ج 55 ، ص92) سخن آخر همانگونه که در نمونه روایات ذکر شده ملاحظه می شود بحث وجود موجودات خارج از زمین در روایات اهل بیت (ع) با تعابیری رازآلود و محتاج به تحقیق و تفسیر بیان شده که شاید عمده عامل آن دو چیز باشد ؛ یکی کمبود اطّلاعات و کشش فکری مردم آن عصر و دیگری طریقه ی خود معصومین (ع) که موارد زیادی سعی می نمودند وارد جزئیّات نشوند و راه اجتهاد و کوشش علمی را بر روی پیروانشان نبندند ؛ چرا که خود همین اجتهاد و استنباط و استخراج جزئیّات و تفصیلات از اصول و کلّیّات ، در هر عصری هم موجب رشد روحی اشخاص محقق است هم مانع از رکود فکری جامعه می شود. خود اهل بیت (ه) نیز در روایات متعدّدی به این سیره ی عملی خود تصریح نموده فرموده اند:« علینا الاصول و علیکم التفریع ــ بر ماست بیان اصول و بر شماست استخراج فروعات » و امام صادق (ع) فرمودند: « انّما علینا ان نلقی الیکم الاصول و علیکم ان تفرعوا » و امام رضا (ع) فرمودند: « علینا القاء الاصول الیکم و علیکم التفریع» (میزان الحکمه ، ج1 ، ص549) فقهای بزرگوار شیعه در طول تاریخ بر اساس همین سیره ی عملی اهل بیت (ع) باب اجتهاد را در علم فقه الاحکام همواره باز نگه داشته و دائماً آن را ترقّی داده اند و از فقه بسیط اوّلیّه ، که فتاوا را به صورت ذکر متن حدیث بیان می کرد ، تا فقه پیش رفته ی امروزی ، با پشتوانه عظیمی به نام علم اصول فقه ، آن را پیش برده اند ؛ ولی در زمینه ی علوم طبیعی و فقه الطبیعه عنایت چندانی به روایات اهل بیت (ع) نشده و فقه الطبیعه ی اسلامی هنوز در حدّ ذکر روایات است و تحقیق قابل اعتنایی روی آنها صورت نگرفته است. البته در دهه های اخیر ، فکر نوظهوری با عنوان علم دینی در میان اندیشمندان حوزه و دانشگاه مطرح گردیده که امید است با به بار نشستن این بحث ، راههای استفاده از روایات علمی نیز گشوده شود و به مرور زمان اصول فقه علوم طبیعی اسلامی نیز تدوین و تنظیم گردد


نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:








ارسال توسط مرتضی عباسی